اردیبهشت 87 - پرسش مهر 16
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرسش مهر 16
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 11
  • بازدید دیروز : 21
  • کل بازدید : 296044
  • تعداد کل یاد داشت ها : 52
  • آخرین بازدید : 103/9/1    ساعت : 5:57 ع
ارسال شده در دوشنبه 87/2/2 ساعت 10:51 ع توسط اسماعیل آرمیون

فرزانگی ، فرزانگی نیست ، اگر بسیار مغرور شود و نتواند بگرید ، بسیار جدی و خشک شود و نتواند بخندد و بسیار خودبزرگ بین شود و نتواند دیگران را ببیند .

 

هر شری چاره ای دارد مگر حماقت.

 

جوانی ، رؤیایی زیباست ، اما شیرینیش گرفتار ملال کتابها می شود و بیداریش سخت و دشوار است .

آیا روزی فرا خواهد رسید که فرزانگان رویاهای جوانی و سرمستی یادگیری را با هم بیامیزند، همان گونه که ملامت ، دل های متخاصم را به یکدیگر نزدیک می کند؟

 

مردی را دیدم که از فرزانگی درخواست نجات می کرد ؛ اما فرزانگی به عجز و لایه های او گوش نمی داد، زیراغ او فرزانگی را، آن هنگام که در خیابان های شهر با او سخن می گفت ، تحقیر کرده بود.

 

سخنان حکمت را ، هنگامی که از دهان فرزانه ای خارج می شوند ، بیاموزید و آنها را در زندگی خود به کار بندید. با آنها زندگی کنید، اما با بازگویی آنها تظاهر مکنید، زیرا کسی که تکرار می کند آنچه را که نفهمیده است، بهتر از الاغی نیست که باری از کتاب بر پشت دارد.   (جبران خلیل جبران)