راههای رسیدن به پیشرفت(قسمت دوم) - پرسش مهر 16
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پرسش مهر 16
منوی اصلی
مطالب پیشین
وصیت شهدا
وصیت شهدا
لینک دوستان

ویرایش
آمار وبلاگ
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید دیروز : 13
  • کل بازدید : 293629
  • تعداد کل یاد داشت ها : 52
  • آخرین بازدید : 103/1/31    ساعت : 3:30 ص
ارسال شده در سه شنبه 86/12/14 ساعت 5:41 ع توسط اسماعیل آرمیون

علل و ریشه های توسعه در سرمایه داری پیشرفته

ریشه یابی عوامل تحول و دگرگونی های پیاپی در سرمایه داری جهانی از راههای گوناگونی امکان پذیر است. بیش از پانصد سال از عمر نظام سرمایه داری در غرب می گذرد و در طول این مدّت تغییرات فراوان پذیرفته است. این دگرگونی ها به سرمایه داری امکان داده که تا این لحظه به صورت یک نظام زنده و فعال و در حال توسعه باقی بماند زیرا هیچ نظام اقتصادی  ، سیاسی و یا فکری در متن و بطن زندگی اجتماعی باقی نمی ماند مگر آنکه همراه با تغییر موقعیتها و احوال جامعه متحول گردد.

یکی از عوامل اساسی که باعث تحولات سریع و غیر قابل پیش بینی در نظام سرمایه داری شده است پیشرفت و جهش های علمی و فنی است که امکانات تازه ای را برای توسعه در اختیار جوامع سرمایه داری پیشرفته قرار داده است.

یکی دیگر از عوامل قوام و توسعه ی نظام سرمایه داری جهانی دستیابی سرمایه داری جهانی به مواد اولیه ی ارزان است . سیاستهای استعماری و تجاوز و تصرف سرزمینهای ملتهایی که فاقد قدرت مقابله نظامی در برابر هجوم و تجاوز دولت ها و شرکت های امپریالیستی بودند غارت بی حدّ و مرز منبع طبیعی وثروتهای ملی این کشورها را امکان پذیر ساخت.

عامل دیگر در توسعه سرمایه داری تهاجم ایدئولوژیک و فرهنگی علیه سایر طبقات جامعه و نیز علیه ملت های زیر سلطه است. با این هجوم فرهنگی نظام سرمایه داری ، فرهنگ مصرفی و الگوهای رفتاری خود را به سایر اقشار و طبقات و ملت ها تحمیل می کند و با این اقدام جلوی پدیده ی کاهش مصرف را که بر ضد توسعه مداوم حرکت می کند، می گیرد و بر مصرف جامعه می افزاید.

افزایش جمعیت در کشورهای مصرف کننده بر خلاف تصور اولیه برای توسعه ی سرمایه داری جهانی عامل مثبتی به شمار میرود، زیرا هر فرد تازه که در این جامعه متولد می شود یک مصرف کننده ی جدید بر خیل عظیم مصرف کنندگان تولیدات سرمایه گذاری می افزاید.

نگاهی جامع و نظام گرا به امر تحقیق و توسعه

مقوله ی توسعه ی اقتصادی- اجتماعی عبارت است از رشد کمی تولیدات و خدمات و تحول کیفی بافت اجتماعی و توزیع متعادل تر ثروت و درآمد و زدودن پدیده های نایاب فقر و محرومیت  ، بیکاری و بی خانمانی و تأمین رفاه عمومی و ترقی فرهنگی. رشد و توسعه ی اقتصادی اجتماعی در هر جامعه ی معین فرآیند پیچیده ای است که تحقق آن با برنامه ریزی جامع امکان پذیر خواهد بود.برنامه ریزی در حقیقت مجموعه ی اقدامات سازمان یافته ای است که با هماهنگی ، جمع بندی و تلفیق مطلوب و بهینه کلیه ی امکانات فیزیکی ، مادی و انسانی ، جامعه را به سوی اهداف مورد نظر و در مدّت زمان مشخصی هدایت می کند.

ویژگیهای توسعه ی اقتصادی اجتماعی کشورهای در حال رشد

یکی از وجوه تفارق عمده بین جهان صنعتی( پیشرفته ) و جهان سوم (یا کشورهای در حال توسعه )در عرصه مسائل رشد اقتصادی صنعتی این است که فرآیند توسعه ی اقتصادی در جوامع صنعتی کنونی عمدتاً از مکانیسم و پویایی درونی این کشورها مایه گرفت و تحقق پذیرفت ، حال آنکه تحولات اقتصادی و اجتماعی در جهان سوم روند طبیعی خود را طی نکرد و مسیرهای بیشماری را طی کرد.

تحلیل مختصات نظام آموزشی علمی و پژوهش

در جهان کنونی که ترقی و رشد علوم و تکنولوژی عرصه های مختلف اجتماعات بشری را دگرگون و متحول نموده ، نقش انسان این کاملترین عنصر جهان هستی و خلقت نمود بارزتری می یابد و نظام آموزشی یک کشور تحت تأثیر دو سری عوامل درونی و برونی قرار دارد.

 عوامل بیرونی مؤثر در نظام آموزشی پرورشی عبارتند از :

مشخصات ، گرایشها و شاخصهای جمعیتی ساختار اقتصادی و نیازمندیهای تولیدات ملی ویژگیهای نیروی کار ماهیت و خصوصیات نظام سیاسی بنیه و امکانات مالی و فیزیکی ساخت و بافت درونی نظام اداری و اجرائی ارزشهای اجتماعی فرهنگی و مذهبی و ویژگیهای مجموعه ی وسائل ارتباط جمعی

عوامل درونی نظام آموزشی علمی و پژوهشی را عناصر زیرین تشکیل می دهند :

ویژگیهای نظام رسمی آموزشی و پرورشی ( پیش دبستان دبستان راهنمائی متوسطه ) نظام آموزشهای عالی و سازمانهای وابسته مؤسسات و مراکز تحقیقاتی آموزشهای سواد آموزی آموزشهای مراکز نظامی آموزشهای محلی ، بومی و منطقهای امور آموزشی پژوهشی سازمانها و کار و تحلیل نهائی ویژگیهای نظام آموزشی علمی و پژوهشی در سطح عالی

باید مجموعه ی عوامل برونی و درونی را بصورت اجزاء و عناصر تشکیل دهنده یک نظام به هم پیوسته مدّ نظر قرار داد.

رشد اقتصاد یک الزام است

تجربه های سالهای پس از جنگ جهانی دوم بنابر تمامی ظواهر اکنون به ما آموخته که رشد اقتصادی در حفظ ملل ، پایدار ماندن شئون ملی ، حکومت و همچنین در ارج گذاری و معیار سنجی نظام حاکم و نظریه ای که چنین نظامی بر آن متکی است دارای اهمیت حیاتی است . هر کجا روند رشد اقتصادی کند باشد ، یا متوقف یا حتی منفی شده باشد دیر یا زود روشهای استفاده از قدرت عریان برای تحمیل قشر حاکمه و نظریه ی مورد پشتیبانی این قشر ، ناکار آمد خواهد شد. پس می توان پذیرفت که بدون برخوردار بودن از رشد اقتصادی هیچ ملتی قادر نخواهد بود در بلند مدت ملّیت و تمامیت سیاسی خود را حفظ کند و قادر نخواهد بود شئون ملی خود را از بی حرمتی مصون دارد و نخواهد توانست انسانها را با حکومت وابسته نگه دارد.

فقر   پیشرفت و توسعه

پیشرفت حرکتی به جلو و گام گام است یعنی حرکتی زنده و فعال و نه جابجایی ساده ی سنگی که تحت تأثیر عمل نیرویی می غلطد . حرکت مستلزم وجود فاعلی است که عملی را انجام دهد یا لااقل فشاری را که از خارج می تواند بر او وارد شود به گامهای خود تبدیل کند . فاعل اعم است از فرد یا گروه مانند ارتشی که به سمت هدف خود پیش می رود . پیشرفت تنها حرکت موجود فیزیکی یا اجتماعی نیست.

 کامپیوتر و خط مشی ملی آن برای کشورهای عقب نگه داشته شده

هر عصری با ابزار بخصوصی شناخته می شود ، نیزه شکارگران ، ماشین تراش کارگران صنعتی و کامپیوترکارگران فکری ، شاید بتوان تحولات ناشی از انقلاب الکترونیک را گسترده تر از تحولات ناشی از انقلاب صنعتی دانست. اگر در انقلاب صنعتی نیروی ماشین جایگزین نیروی جسمی انسان شد. در انقلاب الکترونیک ، کامپیوتر می خواهد جای نیروی فکری انسان را بگیرد. عصر جدید بیش از هر چیز متضمن توسعه الکترونیک و سایر تکنولوژیهای مدرن است.

اکنون استفاده از کامپیوتر یعنی مهمترین محصول انقلاب الکترونیک در همه ی عرصه های فعالیت بشری روز به روز ابعاد گسترده تری به خود می گیرد. اگر در دهه های پیش کامپیوترها بشر را از زحمت انجام کارهای تکراری و یکسان راحت کردند. در دهه ی کنونی ظاهراً میخواهند کارهای مبتنی بر فکر و تصمیم را انجام دهند.

بار وجود این کامپیوتر یک ابزار کمکی فنی و محصول خلاقیت بشر است که فقط امور قالب ریزی شده را انجام می دهد و فکر قالب ریزی نشده در قلمرو انحصاری انسان قرار دارد در حالی که دیری است که کشورهای پیشرفته ی صنعتی عمیقاً وارد انقلاب میکروالکترونیک و کامپیوتر شده اند. کشورهای در حال توسعه نیز در راستای ورود به آن هستند و وارد شده اند. جوامع این کشورها اگر نخواهند از غافله عقب بمانند ناگزیرند خود را به تکنولوژیهای جدید از جمله کامپیوتر و ملزومات آن تطبیق دهند و با تخصیص منابع هر چند کمیاب مالی و انسانی به گونه ای مؤثر و عقلانی برای توسعه ی اقتصادی و اجتماعی آماده شوند. در واقع توسعه یافتگی اقتصادی معادل کاربرد علوم و فنون جدید از عرصه ی تولید است. اگر کشوری در صدد توسعه ی اقتصادی است باید مبانی علمی و فنی تولید اقتصادی را بکار ببندد.

بدیهی است که با فرا گرفتن  تجربه های  جوامعی که در مراحل مالی توسعه و  تکامل  قرار  گرفته اند  می توان هنگام تحقق تحولات و بکار بستن مبانی علمی و فنی تولید اقتصادی از مدّت و هزینه و مشکلات آن کاست.





مطلب بعدی : راهکارهایی جهت توسعه وپیشرفت ایران 1